مفصلبندی گفتمان تولید علم
واکاوی اندیشههای تمدنی رهبر انقلاب (3)؛
مفصلبندی گفتمان تولید علم
چنانچه در مورد هر مفهوم و کلیدواژهای که رهبری مطرح کردهاند تحلیل دقیق گفتمانی صورت بگیرد، خواهیم دید که با یک «کردار گفتمانی» مواجهیم. کردار گفتمانی شامل تولید و مصرف متون و کردار اجتماعی میشود. در تحلیل زبانی بیانات رهبر انقلاب، با سطح گستردهای از تولید واژگان نو و بدیع مواجهیم.
گروه فرهنگیاجتماعی برهان/ محمد فاطمی؛ هر آنچه میان عناصر پراکنده، در درون یک گفتمان، رابطه برقرار کند، به گونهای که هویت و معنای عناصر یادشده، اصلاح و تعدیل شود، مفصلبندی (Artculation) نامیده میشود و در نتیجه، کلیّت و فرآوردهی عمل مفصلبندی را «گفتمان» میگویند؛ چنان که گفتمان لیبرالیسم با دال مرکزی آزادی، مفاهیمی چون دموکراسی، انتخابات، فردیت و عقلانیت را با هم مفصلبندی میکند.
علاوه بر کلیدواژهی تولید علم، که دال مرکزی این گفتمان است، مفاهیم دیگری به عنوان عناصر پیرامونی این گفتمان، از همان سالها، به کرّات مطرح شدهاند که اجزا و دالهای پیرامونی گفتمان تولید علم را شکل میدهند. به برخی از این عناصر اشاره میشود:
امکان تولید علم، نهضت نرمافزاری، خودباوری علمی، جهاد علمی، شجاعت علمی، آزاداندیشی، کرسیهای آزاداندیشی، نوآوری علمی، نظریهپردازی، صادرات علم، زنجیره و چرخهی علمی، ارتباط صنعت و دانشگاه، اقتصاد و صنایع دانشبنیان، شکستن مرزهای دانش، اقتدار علمی، مرجعیت علمی جهان، مدیریت تحقیقات و پژوهش و نظام هماهنگ آن، نظام ملی نوآوری، نقشهی جامع علمی کشور، تحول در علوم انسانی، اجتهاد در علوم انسانی، بومیسازی علم، راههای میانبر علمی، دیپلماسی علمی و...
همچنین به نفی مفاهیم ذیل پرداختهاند: جدا کردن معنویت و اخلاق از علم، تزریق باور پیرو بودن به مغز ایرانی، دچار شدن به ذائقهی ترجمهای، وحی منزل تلقی شدن علوم انسانی، توقف در شاگردی دیگران و...
نمودار زیر روندِ تاریخیِ طرحِ تعدادی از مهمترین کلیدواژههای مرتبط با گفتمان تولید علم را در طول زمان رهبری ایشان نشان میدهد:

در این نمودار تاریخ شروع مباحث مربوط به هر کلیدواژه و سالهایی که طرح بحث شده است با خط قطور و سالهایی که طرح بحث نشده با خط نازک نشان داده شده است. اگر با روش تحلیل محتوا نیز به بررسی آماری کلماتی که ایشان در هر سال به یکی از دالهای گفتمان تولید علم اختصاص دادهاند دست بزنیم، جایگاه و ارزش هر موضوع در منظومهی گفتمانی ایشان روشنتر میشود.
چنانچه در مورد هر مفهوم و کلیدواژهای که رهبری مطرح کردهاند تحلیل دقیق گفتمانی صورت بگیرد، خواهیم دید که با یک «کردار گفتمانی» مواجهیم. کردار گفتمانی شامل تولید و مصرف متون و کردار اجتماعی میشود.
در تحلیل زبانی بیانات رهبر انقلاب، با سطح گستردهای از تولید واژگان نو و بدیع مواجهیم. این پایهی تولید گفتمان و صادرات اندیشه و فرهنگ است و بخشی از موهبتهای یک رهبر تمدنساز است. واژهپردازی دغدغهی دیرین رهبر انقلاب بوده است؛ آن هم به زبان فارسی و اساساً علم جدید تولیدشده از دیدگاه ایشان هم باید به زبان فارسی باشد و این بخشی از نقشهی ذهنی ایشان برای صادرات فرهنگ ناب اسلامیایرانی از طریق علم است: «یکی از چیزهایی که در هر حرکت عمومی و در هر نهضت لازم است، این است که بر اساس تفکرات و مبانی پایهای این نهضت و این جریان، هم بایستی واژهسازی بشود، هم بایستی نهادسازی بشود.»[1]
اما ایشان تنها واژگان نو تولید نمیکنند بلکه حکیمانه، مستمر و مکرر آنها را به کار میگیرند؛ یعنی شبکهای از مفاهیم وجود دارد که منظومهی گفتمانی ایشان را تشکیل میدهد و این واژگان در طول تاریخ رهبری و حتی قبل از رهبری ایشان، در اکثر موارد، دارای معانی مشخص و ثابت بوده و کمتر دچار تغییر معنایی یا تحول ارزشی قرار گرفته است. شاید سرّ این موضوع را در جمع میان مکانت ادبی و علمی ایشان باید جست.
با این اوصاف و نیز به علت مرجعیت نخبگانی، «مصرف گستردهی متن» صورت خواهد گرفت و آن گاه تبدیل به «کردار اجتماعی» خواهد شد و بر مبنای جایگاه والای سیاسی و اجتماعی ایشان، ساختارها و نهادهای اجتماعی شکل میگیرند یا هویتی جدیدتر مییابند.
البته همیشه جریانات روشنفکری و متحجران از قافلهی حرکتهای پیشبرندهی ولی فقیه عقب ماندهاند و به دنبال «غیریتسازی گفتمانی» (Antagonism) برآمدهاند، اما به ناچار در بعضی موارد عقبنشینی یا اعتراف کردهاند. گفتمان متخاصم با گفتمان تولید علم، بیش از آنکه به تولید و پژوهش بپردازد، دوست دارد شاگرد بماند و تقلید کند، توصیف را بهتر از داوری و نقد میپسندد و علم را به دور از معنویت، اخلاق و دین میخواهد، ذائقهی ترجمهای دارد، علوم مدرن و پستمدرن را وحی مُنزل میپندارد و به تعبیر رهبری، بتپرستی میکند.[2]
بررسی دقیق گفتمان تولید علم حتی در سطح تفسیر متن (text)؛ یعنی واژگان، ساختار زبانی، ارزشهای زبانی، بیانی و رابطهای، کاری دقیق و زمانبر است و از طاقت این مقاله خارج است؛ اما به هر حال گفتمان تولید علم معظمله در جامعهی ایرانی رسوب کرده است و اکنون به عنوان یکی از پایهایترین گفتمانهای کشور در پیشبرد حرکت انقلاب برای رسیدن به مراحل نهایی «فرآیند تحقق اهداف اسلامی» نقشی محوری ایفا میکند:
«نظام جمهورى اسلامى، که از لحاظ ارزشگذارى و نظام ارزشى، نقطهى مقابل آن چیزى است که امروز سلطهگران غربى دنبالش هستند، براى اینکه بتواند هدفهاى خودش را تأمین بکند ـکه آن هدفها، هدفهاى والاى انسانى است که هر انسانى آنها را قبول داردـ باید دنبال علم برود؛ این است که من گفتهام امروز یکى از پایهاىترین گفتمانهاى کنونى کشور ما باید گفتمان پیشرفت علم و فناورى باشد؛ این بروبرگرد ندارد. بدون اینکه ما به دنبال پیشرفت علمى و رشد علمى و افزایش توان علمى باشیم و بدون اینکه این امکان علمى را در سطح زندگى خودمان بیاوریم و زندگى مادى را اعتلاء بدهیم، امکان مقابلهى با آن قدرتها وجود ندارد. این پرچمى که در دست جمهورى اسلامى است، در این صورت در اهتزاز و سرپا خواهد ماند و پیروز خواهد شد.»[3]
[4] نمودار زیر رشد تعداد ارائهی مقالات پژوهشی ایران و کشورهای رقیب در منطقه را به نشریات معتبر علمی، در سالهای 79 تا 90، یعنی از سال آغاز حرکت رهبر انقلاب به خوبی نشان میدهد:

«خوشبختانه من مىبینم در دانشگاهها تولید علم و لزوم عبور از مرزهاى دانش به یک گفتمان عمومى تبدیل شده. این خیلى براى من خرسندکننده و نویدبخش است.»[5]
نشریهی «نیچر» بر اساس تعداد مقالات پژوهشی منتشرشده در نشریات علمی معتبر، در بازهی زمانی ژانویه تا اکتبر 2011 (دی 1389 تا مهر 1390)، وضعیت چهل کشور برتر جهان را از نظر تولید علم تخمین زده است. در این بررسی، از نظر رشد تعداد مقالات منتشرشده نسبت به سال 2010 (1389)، کشور ایران با حدود 20 درصد، در مقام اول جهان ایستاده و پس از آن، چین با حدود 15درصد در مقام دوم قرار دارد. مجلهی «نیوساینتیست» (Newscientist) نیز با اشاره به یافتههای یک گزارش در مورد روند علمی در جهان عنوان کرد: «تولید علم در ایران، یازده برابر میانگین جهان و سریعتر از هر کشور دیگری است.»[6]

«اینهایى که من عرض میکنم، رجزخوانى نیست؛ این گواهىِ مراکز علمى معتبر دنیاست. آنها میگویند سریعترین رشد علمى در همهى دنیا در این سالها، در ایران اتفاق افتاده است. این گزارش سال 2011 است که میگوید سریعترین رشد علمى در همهى دنیا در ایران اتفاق افتاده است. طبق گزارشى که مراکز علمى معتبر دنیا دادهاند، رتبهى علمى اول منطقه، ایران است. ما این رتبهى اول علمى را براى سال 1404 در نظر گرفتیم؛ هنوز چهارده سال باقى است. همین سال میلادىِ گذشته گفتند ایران از لحاظ رتبهى علمى در منطقه اول است، در دنیا هفدهم.[8][7] در سطح دنیا، رتبهى علمى کشور ما هفدهم است. اینها خیلى مهم است. پس یکى از نقاط قوت ما، پیشرفت علمى است.»
در تحلیل این حرکت علمی از دیدگاه ایشان چند «متغیر» بیان شده است:
- آغاز پیشرفت علمی ایران، انقلاب اسلامی است.
- علت اصلی پیشرفت علمی؛ عامل فعال و پیشبرندهى انقلاب و اعتقاد دینى است.
- تجربهی حرکت نوین علمی ایران با رشدی شانزده برابر قبل، از ده دوازده سال پیش، یعنی از حدود سالهای 79 آغاز شده است.
- این حرکت رو به عمق، توسعه و تزاید است و رشد تصاعدی خواهد داشت.
- این یک پیشرفت همهجانبه است.
- پیشرفت علمی در مواردی با رشد نامتوازن بوده است.
- در بسیاری از دانشهای مورد نیاز زندگی دچار عقبماندگی مزمن هستیم.
- در بعضی از زمینهها، به مرزهای دانش رسیدهایم.
- به طور کلی، «هنوز از خط مقدم علم عقبیم.»
- حرکت علمی نوین ایران «هنوز در گامهاى بسیار اولى و ابتدایى خود است.»
- علوم انسانی و علوم پایه هرچند در مقابل علوم فنی و مهندسی دارای نقش اصلی و بنیادین در پیشرفت است، اما به خصوص تولید علوم انسانی از پیشرفت و جایگاه لازم برخوردار نبوده است.[9]
از دیدگاه ایشان، تمدن نوین اسلامی دو بال و دو ساحت کلی دارد؛ یکی بُعد ابزاری و یکی بُعد محتوایی. پیشرفت صورتگرفتهی فعلی در بُعد ابزاری بوده که بیشتر[11] «ما به خصوص در زمینهی علوم انسانى، بر خلاف آنچه که انتظار میرفت و توقع بود، حرکت متناسب و خوبى نکردهایم.»[12][10] مربوط به علوم پایه و علوم مهندسی و پزشکی است، اما در بُعد غیرمادی و غیرابزاری، مانند مباحث مربوط سبک زندگی، که مربوط میشود به علوم اجتماعی و رفتاری و ارتباط مستقیم با علوم انسانی و اسلامی دارد، متأسفانه در این زمینه توفیقاتی نداشتهایم؛ در حالی که این بخش، از دیدگاه ایشان، بخش اصلی، اساسی و متنی است. بنابراین به مانند نقشی که علومی مثل فیزیک و پزشکی در باروری علوم ابزاری ایفا کردند، علوم انسانی در بُعد محتوایی، نقش اساسی ایفا نکرده است.
آیندهی گفتمان تولید علم
همان طور که اشاره شده بود، چشمانداز پیش رو، شکستن مرزهای دانش و مرجعیت علمی جهان در یک دورهی پنجاهساله است که اکنون ده سال آن گذشته است و در حال حاضر نیز شاهد تغییر ژئوپولیتیکی جغرافیای تولید علم در جهان به سمت شرق هستیم. ایران نیز تا کنون یکی از این چند کشور اصلی و مطرح است، اما در چند ماههی اخیر، شاهد تأکید یا نگرانی بیشتر رهبر انقلاب دربارهی امتداد پیشرفت علمی ایران هستیم. لذا ایشان اولویت دولت یازدهم را در مراسم تنفیذ، برای بار دوم، اقتصاد و علم تعیین کردند:[13]
«بنابراین باید این حرکتى که وجود دارد، این شتابى که وجود دارد، به هیچ وجه متوقف و کند نشود... خب، نکتهاى که بر این اساس بنده اصرار دارم در ذهن آقایان و خانمها و اساتید محترم مطرح باشد، این است که گفتمان علم و پیشرفت علمى و گفتمان پیشرفت عمومى کشور ـیعنى انگیزه براى سهیم شدن دانشگاه در پیشرفت کشورـ در دانشگاه باید حفظ شود که البته امروز وجود دارد، اما باید حفظ و تقویت شود. هیچ چیزى نباید با این گفتمان در دانشگاه مزاحمت کند. باید اصرار بر نوآورى علمى در دانشگاه وجود داشته باشد؛ اصرار بر قرار گرفتن پیشرفتهاى علمى در خدمت نیازهاى کشور که یکى از جهتگیریها و معیارهاى اساسى این است. بالاخره ظرفیتها محدود است ـهم ظرفیتهاى انسانى، هم ظرفیتهاى مالى و مادىـ حتماً باید توجه شود که کار علمى ما در جهت نیاز کشور باشد. ما نیازهاى گوناگونى داریم که دانشگاه میتواند به این نیازها پاسخ دهد، این خلأها را پر کند. این هم یک تجربهى ماست.»[14]
با بازگشت ورژن جدید جریان سازندگی، موسوم به اعتدال، به عرصهی حاکمیتی، آن هم با رهزنی معیشتی، نگرانیهایی دربارهی امتداد سرعت تولید علم در کشور به وجود آمده است؛ ادعای عقلانیت و دوری از آرمانآفرینی علمی و فرهنگی، سابقهی نگاه مرعوبانه به دانش غرب و تعامل دیپلماسی علمی منفعلانه که در موضوع هستهای این مسئله آشکار شد، غلبهی جریانهای سیاسی بر فضای دانشگاه و کاسته شدن از اهمیت علم، مدیریت جناحی و سیاسی نهادهای مرتبط با سیاستگذاری و اجرای تولید و آموزش علم، گمانههایی است که تا حدودی منجر به این نگرانی میشود.
اما تلاش امیدآفرین رهبر انقلاب تبدیل به گفتمان و فرهنگ غالب و مسلط شده است؛ به گونهای که رگههای استخدام این گفتمان در ادبیات دولت یازدهم هم تا حدودی آشکار است. از دیگر سو، در هشت سال گذشته، اسناد بالادستی نظام شکل گرفته و زیرساختها برای شکلگیری هویتهای متناسب با گفتمان رهبری به وجود آمده است. بنابراین کار از دست افرادی که نگاه مرعوبانه به غرب دارند تا حدودی خارج شده است. همچنین اقتدار و نفوذ کلمهی رهبری، به خصوص در متن جامعهی علمی کشور افزوده شده است و بسیاری از لحظهها (Moments) و وقتها از حالت شناوری رهایی یافته و در چارچوب گفتمان رهبری پهلو گرفتهاند. بنابراینشاهد «بیقراری» یا «ازجاشدگی» (Dislocation) که تمایل به فروپاشیِ نظم و افول گفتمانِ موجود دارد، نخواهیم بود و در صورت تغییر سیاستگذاری و جهتگیری مسئولین، شاهد کند شدن سرعت پیشرفت خواهیم بود، نه توقف آن. «اما این سرعت پیشرفت باید کند نشود. اگر ما بخواهیم به آن سطح مطلوب برسیم، اگر بخواهیم بهخطوط مقدم دانش جهانىبرسیم، باید این سرعت پیشرفت را همچنان حفظ کنیم.»[15](*)
پینوشتها:
[1]. در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه، 22 مهر 90.
[2]- «اساتیدى هستند که فرآوردههاى اندیشههاى غربى در علوم انسانى، بت آنهاست. در مقابل خدا مىگویند سجده نکنید؛ اما در مقابل بتها به راحتى سجده مىکنند؛ دانشجوى جوان رادست او بدهى، بافت و ساخت فکرى او را همان طورى که متناسب با آن بت خود اوست،مىسازد؛ این ارزشى ندارد و درست نیست. بنده به این طور افراد، هیچ اعتقادى ندارم. این استاد هر چه هم دانشمند باشد، وجودش نافع نیست، مضرّ است... مواظب باشید دچار آن بتپرستى نشوید» (بیانات در دیداراساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق، علیهالسلام، 29دی 1384)
[3]. بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهى، 5 شهریور 1387.
[4]. «به خصوص در زمینهى علوم انسانى که بعضى از مجلات I.S.I اصلاً مقالهى محقق ما راچاپ نمىکنند؛ چرا؟ به خاطر اینکه با مبانى آنها سازگار نیست. بله، ممکن است مادربارهى فلسفه، روانشناسى، تربیت و دیگر مباحث حرفهایى داشته باشیم؛ پژوهشگر ماتحقیقى کرده و به نقطهاى رسیده ـهمان چیزى که ما مىخواهیمـ و مرزى را باز کردهکه با خاستگاه این دانش ـکه غرب است و با ارزشهاى آن هماهنگ استـ سازگار نیست؛لذا مقاله را چاپ نمىکنند!... بیایید روى ایجاد یک مرکز I.S.I اسلامى فکر کنید و در این خصوص باکشورهاى اسلامى وارد مذاکره شوید. ما خوشبختانه در بین کشورهاى اسلامى، پیشرفتههستیم. البته ایجاد این مرکز اسلامى معنایش این نیست که رابطهى خود را با مجلات I.S.I در دنیا قطع کنیم؛ نه، این مرکز را هم بهوجود بیاوریم تا متعلق به خودمانباشد؛ این هم بشود یک مرجع معتبر.» (بیانات در دیداروزیر علوم و رؤساى دانشگاهها، 17 دی 1383)
[5]. بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان، 27 اردیبهشت 1388.
[6]. استناد «نیوساینتیست» به گزارش مؤسسهی کانادایی «ساینس متریکس» (science-metrix) است، با عنوان «تغییر ژئوپولیتیکی در تولید علم جهان» که از این آدرس قابل دستیابی است: http://journals.mui.ac.ir/jrms/article/download/7903/2914
[7]- http://www.scimagojr.com/countryrank.php?area=0&category=0®ion=all&year=2011&order=it&min=0&min_type=it
[8]. خطبههای نماز جمعهی تهران، 14 بهمن 1390.
[9]. بیانات سال 1385 رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار استادان و اعضاى هیئت علمى دانشگاهها.
[10]. بُعد ابزاری از دیدگاه ایشان، شامل علم به معنای علوم ابزاری و کاربردی که حتی شامل بخشی از علوم انسانی مانند ارتباطات و رسانه، که شأن ابزاری و فناورانه نیز دارند میشود. اختراع، صنعت، سیاست به معنای ایجاد قدرت نرم و سخت سیاسی، اقتصاد به معنای پیشرفت مادی، نه علم اقتصاد به عنوان یکی از علوم انسانی، اقتدار سیاسى و نظامى، اعتبار بینالمللى، تبلیغ و ابزارهاى تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزارى تمدن است؛ وسیله است. البته هرچند بخش از این پیشرفتها نیز تا حدودی عاریهای و با استفاده از روش مرسوم در علوم مدرن بوده است.
[11]. رجوع شود به بیانات ایشان در دیدار جوانان استان خراسان شمالى، 23 مهر 1391.
[12]. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جمعى از استادان دانشگاههاى سراسر کشور، 8 آبان 1382.
[13]. «اما آنچه که فصلى است ـآنچه که در حال حاضر براى کشور اولویت داردـ به نظر من، مسئلهى اقتصاد و مسئلهى علم است. مسئولان کلان کشور، سیاستگذاران کشور، کسانى که ادارهى امور اساسى را در کشور به عهده دارند، به این دو نقطهى اصلى براى پیشرفت باید توجه کنند. روى مسئلهى اقتصاد کشور باید تکیه شود، روى مسئلهى پیشرفت علمى کشور هم باید تکیه شود.» (بیانات در دیدار مسئولان نظام، 12 ماه مبارک رمضان 1434)
[14]. بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها، 15 مرداد 1392.
[15]- بیانات در دیدار مسئولان نظام دوازدهم ماه مبارک رمضان 1434
انتشار این مطلب در :
سایت برهان
"دولت اسلامىِ كامل به معناى واقعى كلمه، در زمان انسان كامل تشكيل خواهد شد؛ انشاءاللَّه...